آشیانه سخن
دل را به دست پنجره فولاد میدهم ،اینجا برای هر دل بسته کلید هست.
دلم هوای صفای حرم رو کرده بود.با خودم می گفتم چی میشد دوتا بال کوچیک داشتم و پرمیزدم تا روی صحن حرم آقا بشینم.دلم می خواست یه گوشه بشینم و زل بزنم به اونایی که نمیخوان دست خالی برگردن،اونایی که گریه هاشون خبر از دل شکسته شون میداد که هیچ کس نمیتونست مداوای دردشون باشه. دلم تنگ شده بود واسه یه رکعت نماز جماعت بین عاشقاش.شده بودم عین بچه هایی که واسه رسیدن روز عید لحظه شماری میکنن.
اما امروز بلیطم رو از دستم گرفتن و گفتن باشه واسه یه وقت دیگه.حکمت و خواست الهی این طور بود.دکتر امروز گفت باید یک هفته دیگه یه عمل کوچیک داشته باشم. چون مشکل مربوط به مهره کمرم میشه حداقل تا یک ماه امکان سفر نیست.حضورم در این مکان برای مدتی کمرنگ میشه،اما قول میدم جبران کنم.تنها چیزی که میتونه من رو آروم کنه دعای شما دوستان مهربونمه.امیدوارم ارزش یک زمزمه کوچیک شما رو داشته باشم.امیدوارم...
در حریم قدسیت بال مناجاتی بده گنبدت دل می برد وقت ملاقاتی بده
Design By : Night Melody |