سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکمتت را شکر

گاهی آنقدریک نفر را سیر می کنی که از فرط خوردن خوابش نمی برد در حالی که دیگری از نخوردن شب را تا صبح ثانیه به ثانیه می شمارد.

گاهی آنقدر پول می دهی که مردم  مجبور می شوند پارچه های مرغوب بخرند و آخر کار کوتاه از آب در می آیند و گاه آنقدر کم می دهی که لباسهای کوتاهشان را نمی توانند عوض کنند.

شاید می گویی امکان ندارد اما این بنده های زمینی برای ماشینهای اتومات شان هم ایراد می گیرند و می گویند کمرمان درد می گیرد بس که کلاچ نمی گیریم ، تو این را به من بگو کمر آن پیرمردی که همین الان روی یک کوه به تکه سنگی پشت کرده است و کنار گوسفندانش نشسته است و خستگی راه را از تن می رهاند درد نمی گیرد؟!

این زمین شده است جای تن پرورانی چون من که می خواهیم همدیگر را دور بزنیم و بدون دردسر تکه ی نان دیگری را برداریم ،و کلاهی را که برسرمان گذاشته اند بر سر دیگری بگذاریم و آخر سر نامش را بگذاریم رزق حلال!

این زمین شده است جایی که برای گرفتن حقت باید شاهد بیاوری و حرف خودت ملاک نیست یعنی قبولت دارند اما دلشان می لرزد چون دروغ زیاد شنیده اند و دروغگو فراوان است.

آیا هن باید بگویم تا این مردم بدانند خواندن دعای عهد یاوری نیست،یاوری آن است تا زبانم را از دروغ ؛چشمانم را از بی حیایی ودستانم را ازدزدی وگوشهایم را از شنیدن غیبت دور کنم و هرکجا به مشامم بوی تزویر رسید دور شوم.و اینگونه حواس پنج گانه ام را تسلیم روحم کنم.باور کن یک بار دعای عهد و صد بار تسلیم حق شدن تو را یاورهمیشگی مولا می کند .


نوشته شده در پنج شنبه 93/4/5ساعت 12:16 عصر توسط پریسا جوادی نظرات () |

Design By : Night Melody