• وبلاگ : آشيانه سخن
  • يادداشت : محرم کي آغاز شد و کي پايان يافت؟؟؟؟؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ يكشنبه 2 بهمن 90 نوشته (محرم کي آغاز شد و کي پايان يافت..) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سربلند باشيد.يا علي
    و باعث شد که بنده مزحامتون بشم و در اينگونه موارد ومشکلات با اديبي چون شما وارد مباحثه شوم .البته دلنگراني شما در مورد اينگونه مطالبي که فرموديد بجا و شايسته و قابل تقدير است اما آناليز اونها رو کمي دقت کنيم بهتره و تشکر دارم که با صبر و حوصله مطالب رو نوشتيد و خونديد .بنده اين نوشته شما رو در شوراي دبيران هم مطرح ميکنم و انشاالله که از اين دست نوشته ها از شما بيشتر ببينيم و اينکه مباحثه بنده با شما ارتباطي با شوراي دبيران و دبيري نداره .فقط جهت افزايش اطلاعات خودم مزاحم شما شدم و الا که دبيران بدون نظر در رد و يا انتخاب مطالب آيين نامه اي دارند و انقدر وقت صرف نميشود..در پايان التماس دعا دارم و اميد وارم که مشکلاتمون با وجود دلسوزان و ادبايي چون شما مرتفع گردد.انشاالله .موفق و مويد.
    پاسخ

    برقرار باشيد.ممنون از لطف بسيار شما از وقتي كه گذاشتيد .يا علي
    سلام عليکم. ضمن تشکر از جنابعالي.برگشتم و مطالبتون رو خوندم.. و اما درمورد .مبلغين مسيحي.نميدانم که شما ترجمه اونها رو هم داشتيد يا نه اما در درست بودن و غلط بودن نشان دادن دين مسيحيت بايد عرض شود که اگر اون مبلغين بدور از تعصب و جو زمانه اگه از کتاب و سخنان خود پيامبر معظم خودشون گفته باشند بايد اعتراف کنند که پيامبرشان فرمودن که پس از من دين اسلام و دين کامل کننده من خواهد آمد و آيا اون مبليغين و مستمعين اين رو قبول دارند يا خير؟..و در مورد اون روحاني که فرموديد البته بنده نميدانم ايشان روحاني بودن يا خير ولي اگر هم چنين بوده و ايشان تبليغ غلط و يا اينکه اشتباهي ميکردن و جنابعالي متوجه شديد حتما بايد تذکر ميداديد و تا ايشان قانع و مرتفع کننده اشتباه نشدن نبايد دست برميداشتيد.اي کاش ميشد نشاني يا شماره اي از اون روحاني داشتم و اينکار رو ميکردم.و اما در مورد نخاندن نماز صبح و فشار والدين که دختر خانمي بودايي شدن .مشکل از دين و مذهب و تبليغ اون نيست بايد ديد مشکل از کجاست..در اينگونه موارد دلايل فيزيکي و حتي تغذيه اي هم ميتواند دخيل باشد که در جاي خود جاي بحث و تبادل نظر دارد..و اما اينکه دين توسط مبلغين شناسانده نشده است نيز با شما مخالفم و اينکه فرموديد جوان در محرم و ايام عزاداري نماز صبحش قضا ميشود رو نيز قبول دارم ولي اين به عمل کرد جامعه و مبلغين برنميگردد چونکه به اندازه کافي از اينگونه مطالب در همين مجالس عزاداري گفته ميشود حال جواني سستي ميکند و نمازش قضا ميشود.بايد گفت کار مبلغين ما کافي نيست؟..و اما قبول دارم که بعضي از جوانان دچادر غرب زدگي ميشوند حالا بنده سوالي از محضر شما ميکنم .در زمان شاه به اينصورت مجالس وعظ و خطابه نداشتيم و مسائل دين هم درست درمان و بدون دغدغه در اختيار ما قرار نميگرفت ..پس چه شد که بزرگان و سروراني مانند شهيد همت و باکري و خرازي وووووووو بوجود اومدن؟ آيا کار زمانه بود؟ آيا کار مبلغين بود..؟خير .در مورد مشکلات و موانع جامعه با شما موافقم .همچين مشکلاتي وجود دارد اما نه به اين شدت که انسان رو از دين و مذهب و روحانيت فراري بده اگر هم مواردي هست اشکال از جامعه و شخصيتهاي مسئول نيست بله از خودمان هست که درست و حسابي با اين مشکلات کنار نيامديم و به دين و مذهب ارتباط داديم...دلسوزي شما براي دين و جامعه ستودنيست و قابل تمجيد..اما بزرگوار تنها با ديدن و بيان کردن مشکلات اونها مرتفع نميشوند .گاهي هم مشکلات از خود مان شروع ميشود و بايد ديد کجاي کار خودمان خطا کرديم و خطاي خودمان را نديديم..مثلا خود بنده و جنابعالي چقدر در مورد امر به معروف و نهي از منکر اقدام کرديم و نتيجه گرفتيم..البته جسارت بنده رو ببخشيد .بنده بعنوان دبير مجله پارسي نامه مطلب شما رو خواندم و قصد انتخاب کردن براي مجله رو داشتم که به اين نکات بر خوردم و باعث شد که...
    پاسخ

    سلام.ممنون از وقتي كه گذاشتيد و با صبر و حوصله من رو راهنمايي كرديد.در مورد شخص سخنران در مراسم بايد عرض كنم كه ايشان از روحانيون مي باشند،و بنده حقير به اين دليل كه نمي توانستم به سمت ديگر مسجد و محل اجتماع آقايان بروم و پس از مراسم نيز با ايشان رويارويي نداشتم از ارسال اين پيام معذور شدم.هر چند كه خودم از اين سهل انگاري متاسفم.در مورد بودايي شدن دختر جوان،كه بنده اين جريان را از زبان يكي از مربيان حوزوي شنيده ام،به اين عقيده ام كه چرا والدين براي اموزش خوبي ها بايد از بدترين راه وارد شوند.مگر دين براي آنان چگونه بيان شده است؟؟؟به حتم آن مادر و پدر مقصرند،اما چه كسي اينگونه به انان آموخته است.مگر نمي گوييم لا اكراه في الدين .جاي تاسف است حقيقتا.در مورد شهيدان باكري،همت و ديگر عزيزان كه با راه مقدسشان آسايه ي جان و ناموس مردم شدندبايد بگويم آنان در دوراني زندگي مي كردند كه يكي از تربيت هاي غلط نسل امروز نبود.تفاوت نسل امروزه به5 سال مي رسد و اين يعني دو خواهر نيز نمي توانند يكديگر را درك كنند.چه رسد به والدين.تمام منظور من حول اين مسئله است كه با اين تفاوت نسل ها چه كنيم؟؟اطلاعات من نوعي در دانشگاه ختم مي شود به گذراندن دو واحد انديشه اسلامي و تفسير و اخلاق اسلامي و غيره .كه براي حمايت از دين و مذهب و رهايي از تفكرات غرب كافي نيست .مسلما كمتر از حدي است كه حتي بتوانم براي سوالهاي ذهن خودم هم پاسخي بيابم.هنوز يك دانشجو نمي داند چرا مسلمان است ؟چرا مذهبش شيعه است؟كدام يك از ما مي دانيم كه در غرب كساني كه در خانه هايشان يا ماشين هايشان منچ را آويزان مي كنند قمار بازند و اين نمادي براي تشخيص قمار بازان است .و مردم ما بي هيچ آگاهي اي آنها را براي شكيل شدن اتومبيلهايشان آويزان مي كنند.كجايند آموزش دهندگان و مبلغين؟؟و اينهاست كه جوان را با روح حساس و پاكش گلاويز مي شود و مي رود دنبال آن كه صريح تر بيان مي كند و راحت تر با او كنار مي آيد.و در مورد بنده به افراد بزرگتر از خودم عموما امر به معروف نمي كنم.و اما ممنونم از دلسوزي شما.بنده دوست دارم با عقايد صحيح و درست آشنا شوم.و به عنوان يك جوان در ميان سوالات ذهنم گم نشوم.بنويسم تا بزرگواراني مانند شما مرا شرمنده تفكرات ارزشمند خود نمايند.
    سلام عليکم. دلنوشتتون خوبه اما اين قسمتش که فرموديد/انصاف است که آنان براي فرد فرد اعضاي جامعه خود،

    مبلغي بر دين مسيحيت دارند و ما براي همه ي مردم مملکتمان يک مربي حسيني وار نداريم.


    بايد برگرديم به قبل تا ببينيم کجاي کار غلط است،کدامين گام کج برداشته شده است ،کدام فتوا غلط است / براي بنده غير قابل حضم هست .ميشه بيشتر توضيح بفرماييد؟ البته گمان نکنم که فتوايي غلط باشد و بقيه موارد رو اگر توضيح بفرماييد متشکرم.. براي ديدن جواب سر ميزنم.موفق باشيد.

    پاسخ

    سلام دوست بزرگوار.بنده حقيراهل تماشاي شبكه هاي ماهواره و غربي نيستم.چند روز قبل به طور تصادفي يكي از برنامه هاي پخش شده از شبكه هاي ماهواره مرا غرق در فكر كرد.سيل عظيمي از مردم و در مقابل، فردي با سخناني گيرا و بياني محكم ،با تمامي قواي خود مشغول به تبليغ دين مسيحيت بود.سخنان هر مبلغ كه پايان مي پذيرفت نوبت به ديگري ميرسيد.خيلي ناراحت شدم.ياد روز عاشورا افتادم كه به اتفاق خانواده به يك روستا در حدود 5 كيلومتري شهرمان رفتيم،روحاني مسجد در سخنراني مي گفت: حضرت ابوالفضل(ع) در روز تاسوعا شهيد شده اند.شرط انصاف است كه كساني اين گونه دين ما را بيان كنند و اذهان جوانان و نوجوانان ما را به بازي بگيرند؟؟؟ مرز سخنان من دين و اسلام و مسيحيت نيست.چون مذاهب هدف نيستند و وسيله اند براي رسيدن به هدف.و خداوند مي فرمايد:كسانيكه با شما در مذهب مقاتله نمي كنند و شما را از وطنتان اخراج نمي كنند،با آنان بعدالت و نيكي رفتار كنيد.ما مي بينيم كه زيباترين و بهترين كليساها در سرزمين اسلام و در اوج اسلام ساخته ميشد.پس چرا امروز دختري ايراني براي نخواندن نماز صبح و فشار والدين بودايي ميشود،اينجاست كه گام ها غلط برداشته مي شوند،اين جاست كه مبلغين اصل دين را بد بيان مي كنند،و كار به آنجا ميرسد كه ارزش محرم از بين مي رود.اينجاست كه دسته هاي عزاداري گاها هدفي از زنجير زني و سينه زني ندارند.چرا جوان ما روز تاسوعا و عاشورا دست از زنجير برنمي دارد،چادر به سر مي كند،اما نماز صبحش قضا مي شود؟؟اينها يعني مبلغين ما براي بهترين دين در نزد خدا كمي آرام پيش مي روند.قبول داريد كه جوانان بسيار سريع دچار غرب زدگي و افكار غربي مي شوند؟؟؟والدين فهميده كجا هستند؟؟معلمان باشعور ؟؟؟مردان غيور و زنان پاكدامن ؟؟؟چرا جوان امروز با ديدن روحانيت در تلويزيون كانال آن را عوض مي كند.مگر چه ديده است.من گمان مي كنم از او كاري خلاف شرع و عرف نديده.از ذهنش، از حرفهايش،نه از مذهبش ميترسد.مي گويد اسلام را قبول دارم اما نه اينگونه.بايد اسلام را بسار قابل فهم كنيم .بايد علي وار زندگي كنيم،و حسين وار عاشق دينمان باشيم..و در آخر ممنون از حضور ارزشمندتون.منتظر خواندن نظرات و عقايد شما بزرگوار هستم.يا علي